قدم اول - 2 - باورهای محدودکننده چیست؟ - وب سایت رسمی بنفشه بیژنی

قدم اول – ۲ – باورهای محدودکننده چیست؟

آیا تا به حال کلمه باورهای محدود کننده را شنیده اید؟

آیا شنیده اید ارتعاش چیست و اینکه باید ارتعاش ات رو بالا ببری؟

آیا تا به حال هاله روحی را شنیده ای؟ هاله روحی چیست؟

چاکراها چی؟

مطمئنم همه چاکراها رو شنیدید و اینکه نیاز هست در تعادل باشند و اینجور حرفا.

آیا تا به حال شده آهنگ بی کلام بذاری و ژست مراقبه بگیری و بخواهید مراقبه کنید؟ (گویا مراقبه ارتعاش رو بالا میبرد، با قدرت درون ات آشنا می شوی).

خلاصه بجای مراقبه کردن و رهایی از ذهن، اتفاقا کلی فکر میاد توی ذهن، یهو به خودت میای و می بینی از دست خودت و دوستان ات و گاهی از دنیا هم شاکی شدی حسابی، وااا پس مراقبه چی شد؟

آیا شنیدی بیماری و دردها بخاطر سبک زندگی مان هست. مثلا منی که بغض هام رو قورت میدم و حرفهام رو بموقع نمی زنم به احتمال زیاد پرکاری یا کم کاری تیروئید دارم. شخصی که بار زندگی خانواده را به تنهایی بر دوش می کشد، به احتمال زیاد دیسک کمر دارد.

آیا دلت می خواهد همه اینها را بدانی؟

اینکه چطور می شود خود را ارتقا داد تا حال بهتری داشته باشی.

من (همه ما) قبل از اینکه متولد شوم یک سری خصلت ها دارم مثل درونگرایی، برونگرایی و … دیدید بعضی نی نی ها از بدو تولد خندون ان، بعضی ها اخمو، بعضی ها دایم گرسنه هستند، بعضی ها دایم خوابند و …

این سری خصلت ها از بدو تولد همراه ما هستند ( میشود گفت خصلت هایی که ارثی هستند)  که جایگاهشان را بصورت باور محدود کننده درون DNA یافتیم.

وقتی فرد بواسطه محیط خانواده و جامعه ای که در آن رشد می کند، یک سری دیتا یا بازخوردها یا برچسب ها دریافت می کند. این خصلت ها به شکل باورمحدودکننده درون سلولهای بدن جای میگیرند.

خلاصه اینکه، سیگنال های دریافتی و نهایتا جذب شده در طول تاریخ (درون DNA) و در طول زندگی (درون سلولها) ما را تعریف می کند. ما نهایتا تبدیل به انسانی امیدوار، همدل، صبور و … می شویم یا انسانی عصبی، ناراحت، کسل و … .

ما دو نوع تعریف داریم که همپوشانی دارند؛ در واقع تغییر در هر کدام بر دیگری تاثیر دارد.

در تعریف مادی، ما مجموعی از DNA و سلولها هستیم. پس بیماری های فردی، ارثی و خانوادگی را تجربه می کنیم. اینجور جمله بندی هایی می گوییم در مورد DNA، مثلا ما خانوادگی سنگ کلیه داریم یا قندخون داریم باید خیلی آب بخورم، باید قند رو حذف کنم. در مورد سلولها، مثلا من پدر و مادر سالم و لاغر اندامی داشتم، تعجب می کنم چرا من چاق و مریض شدم.

در تعریف غیر مادی و غیر ملموس، ما 7 چاکرا داریم و 4 منبع انرژیکی. اینها تعییین کننده هاله روحی و سطح ارتعاش مان هستند.

حالت مادی بخاطر دستگاه های اسکن و MRI، شاید قابل درک و مشاهده باشد.

حالت غیر مادی به تعریف عموم با چشم سوم یا آگاهی در سطح بالا قابل درک و رویت است، پس احتمالا قابل درک و مشاهده نباشد.

خوب؛ تا اینجا متوجه شدیم که ما یک بعد مادی و ملموس و یک بعد غیر مادی داریم و دانستیم که این دو بعد هم پوشانی دارند.

پس اگر من دنبال بالا بردن ارتعاش ام هستم، اگر دنبال تعادل چاکراها هستم، اگر دنبال تبادل انرژی مناطق انرژیکی ام هستم، یعنی میخوام آدم سالم با افکار سالم باشم.

در نهایت همه اینها محصول خود دوست داشتن است. هر چه من خودم را بیشتر دوست داشته باشم روند زندگی سالم تری دارم، آدم آرام و شادی هستم و در نهایت ارتعاش بالایی دارم.

خوشبختانه در این روش می توان تک تک باورهای محدود کننده در درون سلولها یا به عبارتی تک تک مسایل و مشکلات زندگی رو شناسایی و حل کرد تا لحظه لحظه خودمان را بیشتر دوست داشته باشیم.

پس متوجه شدیم درون سلولها و DNA مان تعدادی باور محدود کننده است که من را از خود دوست داشتن دور کرده است.

حالا احتمالا این سوال به ذهنمان میاد که چطور می توانم باورهای خودم را شناسایی کنم؟ چطور می توانم تست کنم که آیا این جمله ( مثلا نابرده رنج ، گنج میسر نمی شود) جز باورهای محدود کننده من است؟

نگران نباش برای جمله بندی باورهای محدود کننده یک لیست از این باورها گذاشتیم که آشنا بشید. شاید خیلی از اونها حرف های روزمره مان باشد مثل این جمله؛ من که شانس ندارم.

لیست باورها

چند نمونه از جمله بندی هایی که باور محدود کننده هستند :

ضرب المثل ها و اشعار معروف:

∗ هرکه بامش بیش برفش بیشتر

∗ نابرده رنج گنج میسر نمی شود

∗و …

آهنگ خواننده ها :

← نمونه جملات باور محدود کننده برای آهنگ با موضوع شاد باشد:
من خودخواهم.
∗ من خیلی شلوغم.
← نمونه جملات باور محدود کننده برای آهنگ با موضوع غمگین باشد:
∗ من ته دنیارو دیدم خبری نیست.
∗ من خواهان صلحم

باورهای چاقی:

∗ افراد لاغر تنها هستند.
∗ افراد لاغر اندوهگین هستند.
∗ افراد لاغر پر از چین و چروک هستن.
∗ برای داشتن اندامی لاغر باید از خوردن غذاهایی که دوست دارم دست بکشم.

باورهای مالی:

∗ من از پولداری متنفرم.
∗ من با فقیر بودن رشد می کنم.

باورهای امراض:

∗ من باید صبور باشم.
∗ من باید رنجور باشم.

باورهای رابطه ناسالم:

∗ من باید جور کش زندگی باشم.
∗ من باید طرد شوم.

باورهای اعتماد بنفس و عزت نفس:

∗ من بی ارزش هستم.
∗ من بی باک هستم.
∗ من خاص هستم.
∗ من خرم و شاد هستم.

می تونی آهنگ یا فیلم مورد علاقه ات رو بفرستی تا لیست باورها را واست ارسال کنم.

نحوه ایجاد باور :

باورها  دارای عمق های متفاوتی هستند، بعضی باورها برگرفته از داستان زندگی خودمان است پس عمق درجه یک دارد. بعضی باورها برگرفته از داستان زندگی پدرو مادر، عمه و خاله، عمو و … هست پس عمق درجه دو دارند. بعضی باورها از جامعه است که در آن زندگی می کنیم، به وسعت کشور یا شاید وسیع تر از آن به وسعت سرنوشت بشریت عمیق باشد. پس عمق درجه سه دارد.

امان از باورهایی که هم در دنیاست، هم در کشورم، هم در داستان زندگی پدر و مادرم و هم اینکه برگرفته از داستان زندگی خودمان نیز هست. برای حل این باورها نیاز هست صبورتر باشیم، مثل لایه های پیاز که هر کدام را برداریم لایه زیرتر را میبینیم.

مثلا من در کودکی پدر یا مادرم را از دست داده ام. قطعا باورهای با محوریت تنهایی در من ایجاد شده است. جملات باوری مانند، من باید تنها باشم. داستان زندگی من و مرگ تلخ نزدیک ترین فرد زندگی ام این باور محدود کننده را ایجاد کرده است. تاثیر این باور در زندگی ام دو حالت را در رفتار من ایجاد می کند، یا من همسو باور رفتار می کنم یعنی داستانهایی در زندگی ام خلق می کنم که در نهایت زندگی من را به تنهایی مطلق می برد. یا اینکه من بصورت معکوس عمل می کنم اتفاقا کاملا افراطی آدم اجتماعی می شوم، و روابط بسیاری خواهم داشت، یعنی در زندگی ام داستانهایی خلق می کنم که ثابت کنم من تنها نیستم.

آیا من این جمله باور محدود کننده را دارم؟

تست ماهیچه ای ساده ترین و ملموس ترین روش است که می توان آگاه شد که آیا من باوری رو دارم یا نه؟

یادتون هست گفتم باورها درون سلولها هستند، پس از طریق ماهیچه ها در مورد بودن هر باور درون خود می توان به یقین رسید.

همین حالا شروع کن